سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
خوشکل مامان یه مدتی بود که هیچ احساسی نداشتم . اصلا احساس نمی کردم که تو دلمی . ولی دیروز به همراه بابا جون رفتیم سونو گرافی تا قیافه خوشکلتو ببینیم . الهی مامان فدات بشه وقتی تو مانیتور آقای دکتر دیدمت که داری یواش یواش وول می خوری داشتم ضعف می کردم . بابایی دوربین به دست می خواست عکس بگیره آقای دکتر گفت چقدر عجله داری؟؟ الان عکسشو بهتون میدم . !!!!! بعدش یهویی گفت گوش کنین . تلپ تلپ تلپ تلپ تلپ تلپ، اینقدر تند تند قلب کوچولوت میزد که خندمون گرفته بود .بابایی می گفت : آقای دکتر چند تاست ؟؟؟؟؟؟ دکتر گفت : می خوای چند تا باشه یه دونه است . خیالمون راحت شد که نی نیه ما یکی یه دونه است . آخه مامانی دلمون می خواد حسابی دوروبرت باشی...
نویسنده :
پریسا
13:37